بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟
پ.ن:دوسالگیت مبارک
function clickIE() {if (document.all) {(message);return false;}} function clickNS(e) {if (document.layers||(document.getElementById&&!document.all)) { if (e.which==2||e.which==3) {(message);return false;}}} if (document.layers) {document.captureEvents(Event.MOUSEDOWN);document.onmousedown=clickNS;} else{document.onmouseup=clickNS;document.oncontextmenu=clickIE;}
پ.ن:دوسالگیت مبارک
ای کاش بجایِ دعوتِ من به جنگ،دعوت مرا برای بستنی نعمت و خوردن گلوله های توپی،رنگی و خوشمزه میپذیرفتی.هم جگرت سر ذوق می آمد و هم هیچ دلیلی وجود نداشت که بخواهی هزینه بلیط سفرم کنی،مرا به روم بیاوری و در میدان کولوسئوم بخواهی جنگ گلادیاتوری راه بیندازی و معاونین پلنگت را مقابلم قرار دهی که من بجای آن شمشیر کوتاه میکل آنژی شوم و آن شعر معروف را بخوانم که معاونت هم،همان پلنگ پلاستیکی باقی بماند که ماندنش نیز به بقای یوز ایرانی و اکوسیستم کمک میکند.ای کاش از طعم شریت سکنجبین مادرم میگفتم تا اینگونه پریشان نمیشدی که چرا مقابلت با وضعیت دراماتیک ایستادگی میکنم جیمی جان.
جیمی امروز بر کوس جنگ کوبیدی،لابی طبقه سوم کارزاری شد.ایستگاه میدان نبرد بود،رجز خوانی را از پدر به ارث بردم اما تو این خنده را از کی؟بیا شمشیرت را به فرق سَرَم بکش،این خون نیست جیمی،نترس.من از دبستان هر روز در ایستگاه تصفیه خون اکبر و بعدها که رفت در آب اَناریه حاج منصور،فرمانده لشکر تیپ دو زرهی خراسان که حالا زیر پُلِ عابر پیاده 45متری بساط دارد گذراندم.از رگ گردنم بکش،زودتر جگرت را به حال میآورد.اگر به حال بیآیی.
به حال بیا جیمی،با پدرم آنجا منتظرت نشسته ایم.
در ابتدای تابلوی دوم ابتدا جیغ بکش،از ته دل.ای کاش که قیمت جیغ های بنفشت رو بدونی.من سمسماری دارم و قدر عتیقه داشتنو میدونم.اگر در ابتدای تابلو دوم جیغ نکشی حتی نگاهت نمیکنند اینهای آنها.همان نفوذیان مربوط به قتلهای زنجیره ای با گوشهای سرخ.در انتها بهتر است که بجای خوابیدن زیر پتو،پتو رو زیر خود بگذاری و قبل خواب حتمن ادرار کنی،هیچ چیز به اندازه ی یه خواب آروم و بی دغدغه تو این شب نمی ارزه.راحت بخواب،فردا چند کیلویی برات پیاز میارم تا طبیعی تر جلوه کنی که بیگناهی.تو هیچکسو نکشتی،این جملرو با خودت هرشب تکرار کن.